افتخار همه آفاقی و منظور منی

شمع جمع همه عشاق به هر انجمنی

به سر زلف پریشان تو دلهای پریش

همه خو کرده چو عارف به پریشان وطنی

ز چه رو شیشۀ دل می شکنی؟

تیشه بر ریشۀ جان از چه زنی؟

سیم اندام ولی سنگ دلی

سست پیمانی و پیمان شکنی

اگر درد من به درمان رسد چه میشه؟

شب هجر اگر به پایان رسد چه میشه؟

اگر بار دل به منزل رسد چه گردد؟

سر من اگر به سامان رسد چه میشه؟َ

سر من اگر به سامان رسد چه میشه؟َ

گر عارف «نظام السلطان» شود چه میشه؟

ز غمت خون می گریم بنگر چون می گریم

ز مژه دل می ریزد ز جگر خون می آید

افتخار دل و جان می آید

یار بی پرده عیان می آید


سخن ، عارف قزوینی رسد ,ز ,دل ,آید ,عارف ,میشه؟ ,رسد چه ,سامان رسد ,می آید ,اگر به ,چه میشه؟منبع

سامان رسد

غوغا

نمیدانم

تصنیف ها

دیدم صنمی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فالوور رایگان تا مرز 10 مرکز انواع برش لیزر مس همه چیز از همه جای جهان aradsports ابراهیم اعتمادی بیمه ایران نمایندگی نوبنیاد rozhano خرید و فروش انواع فلش بک سایت دانلود پایان نامه جامع ترین وبگاه تخصصی گردشگری و توریست